سلام دوستان
ببخشید من یه سوالی دارم
مادر پسری بخاطر شناخت خانوادگی که از ما داشت بدون دیدن من از پدرم درخواست کرد که یه قرار ترتیب بده تا ما همدیگه رو ببینیم و اگر همو پسندیدیم وارد مراحل خواستگاری بشیم
وقتی پدرم اینو بمن گفت من قبول نکردم ... پیش خودم فتم اگر اون اقا نپسنده من خیلی کوچیک میشم و قبول نکردم و بهانه درس و سن کمم رو اوردم (22سالمه )
اون خانم هم خیلی به پدرم اصرار کرد برای همین پدرم به ناچار یکی دیگه از دختر های فامیل رو بهشون معرفی کردن (اون خانمم هم سن من بود )
رفتن همو دیدن ...
پسر اون خانم رو پسندید ..... ولی اون خانم (میدونم با پسری دوسته و به کسی علاقه منده ) پسر رو با اینکه میگفت پسر خوبیه و همه چیش رو قبول کرده بود و حتی 3-2 بار هم موافقت کرده بود که باهاش بره بیرون حرف بزنه بلاخره رد کرد
بعد چند وقت باز مادر اون پسر به پدر من اصرار کرد که حالا که دختر شما و اون خانم با هم همسن هستن یه شانس دیگه بدین و بذارین همدیگه رو ببینن
پدرم مجددا به من فت و من اینبار بخاطر اینکه ایشون یه خانم دیگه رو از فامیل پسندیده بود رد کردم و بازم قبول نکردم
حالا اینا بدون اطلاع من برنامه چیدن و آقا پسر به همراه مادرش اومد منو دید بازم من قبول نکردم با پسره صحبت کنم
یه بار دیگه خود مادر و پسر امدن سرکارم و با من صحبت کردن
پسر خوب و سر به زیری اومد ... مادرشم خیلی زن مهربونی بود هرچقدم اصرار کرد که نظرتو بگو ... بهش گفتم نظرمو به پدرم میگم بهتون بگه
راستش من اصلا اصلا علاقه به ازدواج ندارم و هنوز واسه ادامه تحصیلم برنامه دارم ولی خوب از نظر اخلاقی ... مالی میشه گفت ظاهرا خوبن و قیافه ایی هم متوسطه
من بازم بخاطر اینکه ایشون اول رفتن خواستگاری یکی از دخترای فامیل رد کردم و پدرم گفتم جواب منفی بده
ولی پدرم میگه خوب اینا اصلا از اول برای تو اومده بودن چرا فقط میخوای به خاطر این دلیل منفی بدی ... اصلا من خودم فرستادمش برای اون خانم
ولی من میترسم بعدا توی فامیل پچ پچ پیش بیاد که آره این اول رفته خواستگاری فلانی ردش کردن بعد سارا بهش جواب مثبت داده ... سارا هول بوده به خواستگار ردیه فلانی جواب مثبت داده
حالا بنظر شما اگر بازم اصرار کردن من به این ازدواج فکر کنم یا بخاطر مسایل پیش اومده یه ازدواج غلط نکنم ؟؟؟ ( با توجه به اینکه خودم عجله ی خاصی ندارم و خیلی عاشق و دلباخته هم نیستم ... کلا هیچ پسریم توی زندگیم نیست )
من فقط مد نظرمه که یه ازدواج درست و موفق بکنم
اون آقا 32 ساله هست و ارشد داره ... کارمند رسمی دولته ... و تقریبا مستقله ... بنظر مرد سر به زیر و اهل زندگی میرسه => اینا باعث شده از جواب منفی که دادم یکم پشیمون باشم علاقه خاصی به خودش ندارم چون فقط در حد 2-3 دقیقه دیدمش و چند تا جمله باهاش حرف زدم